- گون آبادی
منسوب به گون آباد، گونابادی، گنابدی، جنابدی، رجوع به گنابادی شود
معنی گون آبادی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(گَ وَمْ)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. واقع در 36000 گزی جنوب ساردوئیه و 14000 گزی جنوب راه مالرو بافت به ساردوئیه. سکنۀ آن 12 تن است. ساکنان از طایفۀ کوهستانی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(حَ سَ)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دعات اسماعیلیه. معاصر ابن الندیم، به بغداد و پس از نفی و تبعید شیرمدی دیلمی به آذربایجان رفته است. (از ابن الندیم)
امام ضیاءالدین دوغ آبادی، از شعرا و رباعی سرایان سمرقند بود، رباعی زیر از اوست:
دیدم دل خسته را جدا از شادی
وندر غم تو به دست هر بیدادی
گفتم که کجا فتاده ای ای مسکین
گفتا که خوشستم تو کجا افتادی،
(از لباب الالباب ج 1 ص 190)
دیدم دل خسته را جدا از شادی
وندر غم تو به دست هر بیدادی
گفتم که کجا فتاده ای ای مسکین
گفتا که خوشستم تو کجا افتادی،
(از لباب الالباب ج 1 ص 190)
(گُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 76 تن است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرواست. مزارع لجن آباد بالا و پایین و کلاته نو و سنگ سفید جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)